فاطمه نازمفاطمه نازم، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

فاطمه نازدار من

تولدت مبارک گل خوشبوی من

و... بلاخره یک سال گذشت دختر گل من یک سال با همه اتفاقای خوب و بدش در کنار وجود نازنینت گذشت و ما خوشحال تر از همیشه خواستیم تولد یک سالگیتو جشن بگیریم و درست شب تولدت با حضور مامان جون اشرف،باباجون،عمه جون،عمو جون،مامان جون طیبه،دایی جونا و زن دایی جونا و خاله جون و آقا رضا و مهمونای ویژه یعنی بچه ها که عکساشون پایینه خونمون یه جشن کوشولو گرفتیم که جای دایی جون بزرگه و زن دایی و کوچولوهای نازشون تو جشنمون خیلی خالی بود اینم چندتا عکس از تولد البته بقیه خانوادگیه و بعدا ایشالله خودت میبینی شما رو هم که تا غافلت میشیدم میرفتی سروقت پفکا و میوه ها ای شکمو! اینجام قبل از این که مهمونا بیان میخوا...
17 مرداد 1393

اولین سفر طولانی شمااااااااال

نازدار من بلاخره در آستانه یک سالگیت جور شد با خاله جون و دایی جون و مامان جون اینا بریم شمال سفر خوبی بود  همین جا جا داره از همسر گلم به خاطر همه خوبیاش تشکر کنم که با کمکاش باعث شد این سفر با وجود وروجکی مثل شما خیلی به من سخت نگذره اینم عکسا اولین دیدار شما با دریا و این هم جنگل   ...
17 مرداد 1393

یک سااااااااال عاشقی

دختر گلم عشق مامان همه هستی من نفس من جان من تولدت مبارک   عزیز دلم درست نزدیکای آخرین سحر ماه مبارک رمضان بود که دردام خیلی شدید شد و نتونستم طاقت بیارم هرچی خودمو صبور گرفتم تا لااقل مامان جون و بابایی سحری شونو بخورن بعد بریم بیمارستان دیدم نمیشه و یکی دو ساعت به سحر رفتیم بیمارستان و انتظار کشنده و دردای کشنده تر شروع شد تااااااااااااااااااا ساعت سه بعد از ظهر آخرین روز ماه مبارک رمضان که اون درد شیرینو تجربه کردم و خدا بهترین هدیه شو به من داد این ساعات اولین ساعاتی بود که تو رو در آغوش میگرفتم و با تمام وجود بهت شیر میدادم از خدا میخوام که ای...
6 مرداد 1393
1